گرچه انتظار رخداد تحولی شگرف در فضای کتاب و کتابخوانی آنهم در یک هفته، جز سادهانگاری نیست، اما به هرحال هفتهای دیگر نیز بگذرد...!
در میان شنیدههای این هفته، خبر افتتاح خبرگزاری تخصصی کتاب نیز به گوش رسید؛ اتفاقی که گویی رفتن به استقبال هفته کتاب و انتظار برای شنیدن خبرهایی خوش بود.
آخرین روزهای آبانماه، اولین روز شروع به کار رسمی این خبرگزاری چون ایام گذشته، بیهیچ شگفتی به شب رسید و باز شروع تازه روزی دیگر و باز غروبی و باز... .
برای من که از دور و با واسطه، خبرهایی از این افتتاح میشنیدم، مشاهده صفحه اینترنتی خبرگزاری کتاب، کمکم به حساسیتی شیرین مبدل شده بود. اینکه بالاخره یک مرکز تخصصی حول محور کتاب به اطلاعرسانی میپردازد، میتوانست نویدبخش تحولات کوچک، اما مؤثر در این حوزه باشد.
23 آبانماه، به وقت مشاهده صفحه اینترنتی «ایبنا»، چندان که انتظارش را میکشیدم، رضایتی حاصل نشد، چرا که دیدن زمینهای تیره، گرافیک به شدت ضعیف و صورتی بیسامان، تمام تصوراتم را بر هم زد.
به نظر، ایبنا (خبرگزاری کتاب ایران) دستاورد اقدامی باشتاب و بیبرنامه است، ولی شاید باور نکنید که سالها از پیشنهاد راهاندازی چنین خبرگزاری به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میگذرد.
مدتها فرد یا افرادی به قصد اتمام کار آستین بالا زدهاند، اما هر بار به دلایلی موفقیت حاصل نشده بود تا اینکه نتیجه کار در سال جاری روی اینترنت قرارگرفت.
خبرگزاری کتاب، فاصله بسیاری با انتظارات مخاطبانش دارد. در حقیقت ایبنا اتفاق شگفتی نیست. در نبود این سایت، علاقهمندان کتاب، اخبار حوزه مورد نظر خود را در سرویسهای فرهنگ و ادب خبرگزاریها پیگیری میکردند.
علاوه بر مشکلات طراحی صفحه -که نوعی به همریختگی را فریاد میزند- انتشار نیافتن اخبار روزانه و قابل اعتنا، از دیگر معایب این طرح هزینهبر است. ایبنا میتوانست مرجع معتمدی باشد برای اهل فرهنگ، ناشران، مخاطبان کتاب، نویسندگان، روزنامهنگاران و هرکه در این حوزه، ذهنی درگیر و جستوجوگر دارد.
آنچه اکنون به نشانی Ibna.ir پیش چشم مخاطبان قرار گرفته، صفحهای شبیه وبگاههای شرکتهای صنعتی است. با همان عدم تعهد نسبت به تازه بودن و اهمیت نه چندان بالا. پس؛ شاید؛ وقتی دیگر....